English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (8151 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
my recollectio of it is U انچه من بیادمی اورم اینست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i recollect having seen him U یاد می اورم
here it is U اینست
it is habitual with me to.... U خویاعادت من اینست
it is my wish that U خواهش من اینست که
it is my wish that U میل من اینست که
it is only his way U حالش اینست
iam of the opinion that U نظر من اینست که
it is our pleasure to U اراده ما اینست که
strange to say U یک چیزغریب اینست
the mischief of it is that' U خرابی ان اینست که
the remedy lies in this U چاره ان اینست
here is my book U اینست کتاب من
it is because U برای اینست که
in point of fact U حقیقت امر اینست که
This is mainly because ... U دلیل اصلی آن اینست که ...
The fact of the matter is. . . . . . . U حقیقت امر اینست که ...
She loves to have a lot of doges . U عاشق اینست که سگ نگاهدارد
The fact is that… U قدر مسلم اینست که ...
he thinks to deceive you U قصدش اینست شمارابفریبد
we make it a rule to U قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
i am nat my last shifts U اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
Every one is supposed to know to read and write . U فرض بر اینست که هر کس خواندن ونوشتن را می داند
imeant that he is kind U مقصودم اینست که ادم مهربانی است
whatever U هر انچه
whatever U انچه
that which U انچه
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
as a matter of fact U حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
as for as i know U انچه من میدانم
as far as i can see U انچه من می فهمم
oive such as you have U انچه که داریدبدهید
as far as in me lies U انچه از من بر می اید
for a iknow U انچه من می دانم
for aught i know U انچه من میدانم
i lent him what money i had U انچه پول ...
what U هرچه انچه
so far as U تا ان اندازه که انچه
If this is your problem , it is no problem , it is no problem . U اگر گرفتاریت فقط اینست که اصلا" گرفتاری نیست
more than needs U بیش از انچه بایسته
pitcherful U انچه دریک سبوجابگیرد
makefast U انچه قایق را به ان میبندند
penful U انچه در یک قلم جا گیرد
purview of a book U انچه کتابی فرامیگیرد
the needful U انچه باید کرد
ties of friendship U انچه دوستی اقتضامیکند
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
i did all in my power U انچه در توانم بود کردم
out of sight out of mind U از دل برود هر انچه از دیده برفت
the requirements of the law U انچه درقانون قید شده
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
do the necessary U انچه باید کرد بکنید
capful U انچه دریک کلاه جابگیرد
it purports that U انچه از این فهمیده میشوداین که .....
so far as i can guess U انچه من میتوانم حدس بزنم
layered U انچه مربوط به لایه ها باشد
my sentiment toward him U انچه من راجع باواحساس میکنم
the document purports that U انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
redefinable U انچه مجددا قابل تعریف است
whatsoe'er U هیچ هیچگونه هرقدر انچه هرانچه
penny worth U انچه برابر یک پنی میتوان خرید
he undid what i had done U انچه من رشته بودم او پنبه کرد
bound U انچه که کارائی یک سیستم رامحدود میکند
i paid his d. wages U مزد او را انچه لازم بود دادم
pop goes the weasel U یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
finding U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
fortuitism U اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
findings U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
whaterer U هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
what you see is what you get U انچه می بینید همان است که بدست می اورید
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
i overpaid him for his work U مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
judy U در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
nemo dat quod non habet U هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
fortuist U کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
abram's law U این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
lapful U به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
whateer U هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
halfpennyworth U انچه به نیم پنی خریده شود ارزش نیم پنی
Recent search history Forum search
1the result is a flow of emotions from joy to guilt
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com